جدول ۴-۶۴ میزان فشار عینی و ذهنی در بیماران دوقطبی ۱۱۸
جدول ۴-۶۵ آزمون تی مستقل برای مقایسه بار در بیماران اسکیزوفرنی و دوقطبی ۱۱۸
( اینجا فقط تکه ای از متن پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
جدول ۴-۶۶ آزمون تی مستقل ۱۱۸
چکیده
هدف پژوهش: پژوهش حاضر با هدف تحلیل محتوای چکیده پایان نامه کارشناسی ارشد روانشناسی بالینی با موضوع بررسی اثربخشی راهبردهای مقابله ای بر فشار روانی در مراقبین بیماران اسکیزوفرنی و مراقبین اختلال دو قطبی انجام گرفته است.
روش پژوهش: در یک پژوهش مقطعی ۵۰ مراقب بیماران مبتلا به اسکیزوفرنیا و ۵۰ مراقب بیماران مبتلا به اختلال دوقطبی که در مدت سه ماه به درمانگاه روانپزشکی و یا بیمارستان رازی مراجعه کرده بودند، به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به کمک پرسش نامه ویژگیهای جمعیت شناختی و مقیاس فشار مراقب و راهکارهای مقابله ای ارزیابی شدند. دادهها با نرم افزار spss به کمک آزمون آماری t و ضریب همبستگی پیرسون تحلیل شدند.
یافته ها: مقایسه میانگین راهکارهای مقابله ای نشان داد که دو گروه بیمار در کمیت و نوع راهکارهای مقابله ای تفاوت معنی داری ندارند، بین فشار و راهکار مقابله ای مساله مدار رابطه معناداری وجود داشت ولی در دو مقابله هیجان مدار و کمتر مفید و غیر موثر رابطه معناداری با میزان فشار وجود نداشت .میزان فشار در مراقبان بیماران مبتلا به اسکیزوفرنیای مزمن، کمی بیشتر از فشار در مراقبان بیماران مزمن دوقطبی بود اما تفاوت چشمگیر نبود و تفاوت معناداری نداشتند . از سوی دیگر منبع مهم فشار در هر دو گروه مراقبان، عینی و در همه سطوح معنی دار بود ( ۰۵/۰ > P ).
نتیجه گیری: با توجه به میزان بالای فشار در مراقبان بیماران مبتلا به اسکیزوفرنیای مزمن، در مقایسه با مراقبان بیماران دو قطبی مزمن، ضرورت پرداختن به روشهای مقابله ای خاص مراقبان، حمایت، شناسایی و تامین نیازهای این مراقبان از اولویت بیشتری برخوردار است.
واژههای کلیدی: بیماراسکیزوفرن، بیماردوقطبی، مراقب، راهکارهای مقابله ای، فشار بار مراقب.
فصل اول: کلیات
۱-۱ مقدمه
حضور بیمار روانی مزمن مثل بیماراسکیزوفرنیک و یا دو قطبی در خانواده منبع فشار یا بار است. مراقبت های روانشناسی مبتنی بر جامعه حرکتی است که از سال ۱۹۶۰ شروع شده است و مراقبین از جمله اعضای خانواده های بیماران نقش فعالی در این زمینه دارند (هویینگ و همیلتون[۱]، ۱۹۹۶).
خانواده بهترین منبع برای مراقبت از بیمار روانی مزمن معرفی شده و از این رو توجه به مفهوم فشار روانی (Burden) از اولویت بالایی برخوردار است. افزایش مسئولیت پذیری خانوادهها منجر به افزایش آگاهی در مورد مشکلات مراقبین چنین بیمارانی و طرق سازش و برخورد با این مشکلات میشود (هاتفیلد و لفی[۲]، ۱۹۸۹).
تأثیر فشار روانی مراقبان مانند هر استرس دیگری به ارزیابی شناختی آنها از مسأله و نیز منابعی که برای مقابله با آن در دسترس دارند بستگی دارد (اتکینسون[۳] و همکاران، ۱۳۶۸). آسیب پذیری هر فرد در برابر فشار روانی متأثر از مهارتهای مقابله ای وی و حمایت های اجتماعی موجود میباشد. (ساراسون و ساراسون،[۴] ۱۳۷۱). بین فشار روانی وارده و احساس فشار روانی و پیامهای منفی آن رابطه مستقیمی وجود ندارد بگونه ای که فولکمن و لازاروس[۵](۱۹۸۹) معتقدند که راهبردهای مقابله ای افراد در میزان احساس فشار روانی پیامدهای منفی آن نقش واسطه ای دارند. به کارگیری سبک های مقابله ای مسأله مدار میتواند میزان فشار را کاهش داده و سبک های مقابله ای هیجان مدار و غیر موثر میزان فشار را افزایش میدهند و یا حداقل نقش موثری در سازگاری ندارند بنا بر این با توجه به موارد فوق فشار ناشی از مراقبت از بیمار روانی مزمن (اسکیزوفرنیا و دو قطبی) بسته به راهبرئهای مقابلهای به کار گرفته شده میتوانند متفاوت باشند.
۱-۲ بیان مسأله
بیماری اسکیزوفرنیا و اختلال دوقطبی بیماری های مزمن و ناتوان کننده ای هستند که میتوانند منجر به افت پیش رونده در ارتباطات اجتماعی (انزوای اجتماعی) و شغل شوند و اکثر حوزه های زندگی فرد را کاملاً متأثر نمایند. شیوع مادام العمر بیماری اسکیزوفرنیا حدود ۱ درصد است و در کلیه جوامع و مناطق جغرافیایی دیده میشود (کاپلان و سادوک،[۶] ۲۰۰۳). شیوع مادام العمر اختلال دو قطبی نوع I هم در حد ۱ درصد است که مشابه اسکیزوفرنیا است (کاپلان و سادوک، ۲۰۰۳).
مراقبین چنین بیمارانی اغلب فشارهای زیادی را در سازش با علایم بیمار خود تجربه میکنند. افزایش فشار مراقبین عواقب متعددی از جمله انزوای خانواده، قطع امید از حمایت های اجتماعی و مراقبت ناکافی از بیمار و در نهایت رها کردن بیمار و تشدید پدیده بیماران روانی بی خانمان را در پی خواهد داشت (بیگل[۷]و همکاران، ۱۹۹۴). فشار بالا در مراقبان همراه با سطح بالایی از هیجانهای ابراز شده (HEE) احتمال عود و بستری مجدد را اقزایش میدهد (بولزلاف[۸] و همکاران، ۱۹۹۸). افزایش فشار بر مراقبان باعث کاهش سطح سلامت روانی و افزایش احمال بروز اختلالات روانی در آنها میشود به گونه ای که در برخی مطالعات اختلالات روانی در ۴۱ درصد مراقبان گزارش شده است. (صالح[۹]، ۱۹۹۴ به نقل از ملکوتی و همکاران، ۱۳۷۶).
افسردگی، اضطراب، اختلالات انطباقی و نورآستونی از موارد شایع این اختلالات است. بالا بودن فشار در مراقبان به نوبه خود باعث شدت یافتن بیماری در دوره حاد و نیز علایم باقی مانده در مرحله کنترل بیماری میگردد (پرلیک[۱۰] و همکاران، ۲۰۰۱). در بررسی ای که توسط وب و همکاران در سال ۱۹۹۷ صورت گرفت نشان داده شده است که چندین فاکتور روی مراقب بیمار روانی در رابطه با مراقبت از وی موثر است که شامل برآورد شناختی مراقب، راهبردهای مقابله ای و حمایت اجتماعی میباشد. همین طور بررسی رابطه بین این فاکتورها و فشار ذهنی و تندرستی مراقبین نشان داده است که سطوح بالای فشار ذهنی[۱۱] (سابجکتیو) با موارد زیر ارتباط دارد: ۱- فرکانس بیشتر رفتارهای علامتی مثبت و منفی ۲- تمایل به بکارگیری راهبردهای مقابله ای مبتنی بر حل مسأله در مواجهه با رفتارهای علامتی منفی ۳- تمایل به بکار نگرفتن راهبردهای مقابله ای مبتنی بر حل مسأله در برخورد با رفتارهای علامتی مثبت.
فالون و همکاران (۱۹۸۶) دریافتند که مراقبینی که از رویکردهای مسأله مدار استفاده میکنند فشار کمتر و سازگاری بیشتری از خود نشان میدهند. در کشور ما برای مراقبت از بیماران روانی شدید و مزمن خانواده نقش محوری ای را ایفا میکند و با توجه به تدوین برنامه ساماندهی بیماران روانی در برنامه توسعه، ارزیابی عوامل فشارزا در مراقبین ایرانی و نقش سبک های مقابله ای آنها میتواند در برنامه ریزی ملی بهداشت روانی مفید واقع گردد. از طرف دیگر با توجه به کمبود پژوهشها در این خصوص پژوهش حاضر میتواند اهمین بسزایی در این زمینه داشته باشد اما هنوز سوالات زیادی مطرح است که پاسخی به انها داده نشده است از جمله این که آیا فشار در همه به یک اندازه است؟ (در شرایط برابر) و آیا نژاد، فرهنگ، سن و جنس در فشار میتواند تأثیر قابل ملاحظه و قابل اندازه گیری ای داشته باشد و آیا در مراقبین ایرانی هم همان فاکتورهای ذکر شده موثر است؟
۱-۳ اهمیت و ضرورت تحقیق
مشهورترین تعریف سلامت در نظامنامه سازمان بهداشت جهانی[۱۲] به شرح زیر صورت گرفته است. سلامت حالت کامل آسایش و کامیابی زیستی، روانی و اجتماعی است و صرف فقدان بیماری و معلولیت (ناتوانی) سلامت نیست ابعاد مثبت و منفی این تعریف بوسیله داونی [۱۳]و همکاران (۱۹۹۶) مورد ملاحظه قرار گرفته است.
در قسمت اول این تعریف آنها اعتقاد دارند که سلامت به مثابه یک مفهوم مثبت نگریسته میشود (کیفیت مثبت: آسایش و بهزیستی) در قسمت دوم تعریف سلامت در بعد منفی به مثابه فقدان بیماری و معلولیت نگریسته میشود با در نظر گرفتن هر دو بعد، تعریف این مطلب را میرساند که سلامت حقیقی هم شامل پیشگیری از نابهنجاری و بیماری (مثل ناخوشی، زخم، بیماری) و نیز ارتقای سلامت مثبت است که این امر (ارتقای سلامت مثبت) خیلی مورد غفلت قرار گرفته است.
خانواده جایگاه مهمی در رشد شخصیت افراد دارد. اغلب افراد دچار مشکلات مختلف شخصیتی و روانی که فاقد بهداشت و سلامت روانی هستند از خانوادههای ناسالم برخاستهاند. از اینرو در تامین بهداشت روانی افراد خانواده جایگاهی مهمی دارد و ضروری است راهکارهای مناسب در تامین بهداشت روانی خانواده شناسایی و به مرحله اجرا گذارده شود. در این راستا ضروریست عواملی که مخل بهداشت روانی خانوادهها هستند شناسایی و روش های مقابله با آنها توصیه گردد. روشن است عدم تامین بهداشت روانی خانواده، تلاشهای فردی برای رسیدن به اهداف و پیشرفتهای فردی و اجتماعی را با مانع روبرو خواهد ساخت.
مراقبین و خانواده ها، نقش مراقب اولیه بیماران روانی مزمن بر عهده دارند و شناسایی فاکتورهای فشارزا و درک نیازهای آنها از اولویت بالایی برخوردار است و تجربیات استرس زای فراوانی که در امر مراقبت این بیماران تجربه میکنند آنها را مستعد ابتلای به اختلالات روانی میکند. از طرف دیگر مدل استرس – مقابله – بیماری بر نقش راهبرد مقابله ای بین استرس و بیماری تأکید میکند (گری[۱۴]، ۲۰۰۲). بنا بر این شناسایی راهبردهای مقابله ای که با احساس فشار کمتر و پیامدهای منفی آن همراه اند ضروری به نظر میرسد و با آموزش این راهبردها میتوان باعث ارتقای سلامت روان مراقبین گردید. با بررسی متن معلوم گردیده که میزان فشار با بکار گیری سبک های مقابله ای مسأله دار کاهش یافته و راهبردهای مقابله ای هیجان مدار غیرموثر اند و یا میزان فشار را افزایش میدهند. این پژوهش جهت بررسی مقایسه ای میزان فشار در مراقبین بیماران مزمن اسکیزوفرنیک در مقایسه با بیماران مزمن دوقطبی و راهبردهای مقابله ای آنها طراحی گردیده است.
۱-۴ اهداف تحقیق
اهداف کلی:
تعیین میزان فشار وارده بر مراقبان بیماران مزمن اسکیزوفرنی و بیماران مزمن دوقطبی و ارتباط آن با راهکارهای مقابله ای.
اهداف جزیی:
-
- تعیین میزان فشار وارده بر مراقبان بیماران مزمن اسکیزوفرنی.
-
- تعیین میزان فشار وارده بر مراقبان بیماران مزمن دوقطبی.
-
- سنجش فشار (عینی[۱۵]– ذهنی) وارده بر مراقبین بیماران مزمن اسکیزوفرنی.
-
- سنجش فشار (عینی – ذهنی) وارده بر مراقبین بیماران مزمن دوقطبی.
-
- شناخت رابطه بکارگیری هر کدام از راهبردهای مقابله ای با میزان فشار در مراقبین ببیماران مزمن اسکیزوفرنی.
-
- شناخت رابطه بکارگیری هر کدام از راهبردهای مقابله ای با میزان فشار در مراقبین ببیماران مزمن دوقطبی.
۱- ۵فرضیه های تحقیق
-
- بین بکارگیری راهبردهای مقابله ای متمرکز بر مسأله و فشار (وارده بر مراقبین اسکیزوفرنیک مزمن رابطه وجود دارد.
-
- بین بکارگیری راهبردهای مقابله ای هیجان مدار و فشار وارده بر مراقبان اسکیزوفرنیک مزمن رابطه وجود دارد.
-
- بین بکارگیری راهبردهای مقابله ای کمتر مفید و غیرموثر و فشار وارده بر مراقبان اسکیزوفرنیک مزمن رابطه وجود دارد.
-
- بین بکارگیری راهبردهای مقابله ای متمرکز بر مسأاله و فشار وارده بر مراقبان دوقطبی مزمن رابطه وجود دارد.
-
- بین بکارگیری راهبردهای مقابله ای هیجان مدار و فشار وارده بر مراقبان دوقطبی مزمن رابطه وجود دارد.
-
- بین بکارگیری راهبردهای مقابله ای کمتر مفید و غیرموثر و فشار وارده بر مراقبان دوقطبی مزمن رابطه مستقیم و معناداری وجود دارد.
-
- آیا فشار مراقبین بیماران اسکیزوفرنیک از مراقبان بیماران دوقطبی بیشتر است؟
-
- مراقبان بیماران مزمن اسکیزوفرنیک چه میزان فشار را تجربه میکنند؟
- مراقبان بیماران مزمن دوقطبی چه میزان فشار را تجربه میکنند؟