- مجموعه به هم پیوسته ای از وظایف،حقوق،تعهدات اجتماعی،فرهنگی،سیاسی و اقتصادی برابر
-
-
- حس تعلق و عضویت اجتماعی مدرن برای مشارکت جدی و فعالانه در جامعه و…(مک لین۱۹۹۶)
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
-
به نظر مارشال ۱۹۹۴ شهروندی پایگاهی است که به همه افرادی که عضو تمام عیار جامعه خود هستند ،داده شده است.وی حقوق شهروندی را در سه حوزه اصلی می داند:
*حقوق مدنی :آزادی های فردی،آزادی بیان،حق مالکیت و…
*حقوق سیاسی :حق رای،حق مشارکت سیاسی و…
*حقوق اجتماعی :حق بهره مندی از امنیت ،رفاه اجتماعی،و خدمات مدرن (توسلی و نجاتی حسینی۱۳۸۳)
شهروندی بیش از هر هویت دیگری قادر است انگیزه های اساسی انسانها را که هگل آنرا نیاز به اسمیت شناخته شدن می نامد،ارضاء نماید. موقعیت شهروند بر حس عضویت داشتن در یک جامعه گسترده دلالت دارد.این موقعیت کمکی را که یک فرد خاص به جامعه می کند،می پذیرد در حالی که به او استقلال فردی را نیز ارزانی می دارد.(فالکس،۱۳۸۱)شهر،شهروند و مدیریت شهری مفاهیمی هستند که ارتباط بسیار تنگاتنگ و نزدیکی با یکدیگر دارند.چرا که شهر فضای سکونت با کارکرد و ویژگی خاص خود را تداعی می کند.شهروندان به عنوان ساکنان این فضا تلقی می شوند و مدیریت شهری مسوول تعامل و ارتباط متقابل بین این دو می باشد.(صرافی وعبدالهی۱۳۸۷)
بنابراین آنچه که در این پایان نامه به عنوان شهروند معرفی می گردد، ساکنان شهر هستند که دارای نقش اجتماعی و حقوق و تعهدات معینی بوده و در قبال فضای شهری تعلق خاطر داشته و در مسائل آن مشارکت دارند.
با توجه به مفهوم ارائه شده از شهروندی و در رابطه با مباحث مورد بحث در این پایان نامه ۲ مسئله عمده که در کنش متقابل هستند، مطرح می گردد :
۱) شهر به عنوان فضای سکونت و بستر فعالیت شهروندان با ویژگی ها و کارکرد های مختلف
۲) ساکنان شهر و یا شهروندان با انتظارات و نیازهایی که از فضای شهر در جهت جلب رضایتمندیشان دارند.
بر این اساس این پایان نامه برآنست که عوامل مورد انتظار شهروندان از محل سکونت یا به عبارت دیگر فضاهای شهری شناسایی گردد و آنچه که موجبات رضایتمندی آنان را فراهم می آورد بررسی و تقویت گردد.
۲-۵-۲) شهروندان و فضاهای شهری
یک فضای شهری ممکن است بسته به نیاز های متنوع استفاده کنندگان و شهروندان حالتی مطلوب و یا نا مطلوب به خود بگیرد به عبارتی این مسئله متناسب با فعالیت و کارکرد مورد انتظارات متفاوت است که این بحث در باره فضاهای جمعی نیز صادق است.
فضاهای شهری بستر تعاملات اجتماعی شهروندان می باشند بنابراین ساماندهی این فضاها باعث حضور مثبت افراد در فضاهای شهری و ارتقای تعاملات اجتماعی میان افراد جامعه می شود.(عباس زادگان ، ۱۳۸۴)
لازم به ذکر است که میزان و ویژگی های فعالیت های انجام گرفته در فضاهای شهری به شدت از برنامه ریزی فیزیکی تاثیر می پذیرد. فعالیت های اختیاری و تفریحی و بخش قابل توجهی از فعالیت های اجتماعی وقتی که شرایط محیطی نامناسب باشد انجام نمی گیرند و در صورت وجود شرایط نامطلوب رونق می یابند.از جمله مواردی که در این زمینه می توانند مورد توجه قرار گیرند عبارتند از :
- گرد هم آوردن یا پراکندن:
در مقیاس های مختلف شهری اگر بخش مسکونی و خدمات عمومی به طور جداگانه در قطعات منفرد قرارگیرند و حرکت در شهر مبتنی بر حرکت وسایل نقلیه باشد ، مردم و وقایع پراکنده خواهند شد در مقابل اگر ساختار،ساختمان ها و عملکردها به گونه ای قرار گیرند که فضاهای عمومی متراکم شوند، به طوریکه فواصل موجود برای عابر پیاده ئ تجارب حسی او کوتاه باشد ، مردم و فعالیت ها نیز مجتمع می شوند و روابط اجتماعی گسترش می یابد.
- مخلوط یا جدا کردن :
مخلوط کردن ، یعنی به فعالیت های گوناگون و گروه های مختلف مردم (اقشار گوناگون)امکان عملکردهای مختلف با یکدیگر یا در کنار هم داده شود و جدا کردن یعنی عملکردها و گروه های مختلف مردم از یکدیگر مجزا شوند.هدف از اختلاط فعالیت ها ، مخلوط کردن وقایع و افراد گوناگون در مقیاس کوچک است.
- دعوت یا دفع کردن:
فضاهای عمومی در شهر یا نواحی مسکونی ،ممکن است دعوت کننده و به راحتی قابل دسترس باشند.در این حالت مردم تشویق می شوند از محل های خصوصی خارج و به فضای عمومی وارد شوند.برعکس فضاهای عمومی را به نوعی میتوان طراحی کرد که ورود به آنها مشکل باشد. جاذب یا دافع بودن فضای عمومی بستگی به شکل قرارگرفتن فضای عمومی در رابطه با فضای خصوصی و چگونگی طراحی مرز بین این دو دارد.مرزهای انعطاف پذیر به شکل نواحی انتقالی که کاملا خصوصی یا عمومی نیستند عملکرد ارتباط دهنده دارند و از نظر فیزیکی و روانی حرکت ساکنان و فعالیت ها را بین فضاهای عمومی و خصوصی و فضای خارج و داخل سهولت می بخشند.
- گشودن یا بستن :
تماس از طریق تجربه بین آنچه در فضای عمومی رخ می دهد و آنچه در نواحی مسکونی مجاور ، مغازه ها ، کارگاه ها و بناهای عمومی اتفاق می افتد، می تواند موجب غنای امکانات برای تجارب در هر دو جهت ، گشودن و بستن باشد.گشودن برای تبادل دو طرفه تجربه فقط به شیشه ها و پنجره ها مربوط نیست، بلکه فاصله ها را نیز شامل می شود،پارامترهای محدود تجربیات حسی انسان در تشخیص اینکه واقعه ای گشوده است یا بسته ، سهم بسیار دارد.(شیعه ،۱۳۸۸)
فعالیت های شهری بر حسب هدفی که در برنامه ریزی و طراحی شهری دنبال می شود سه دسته اند :
- دادن تنوع به فضا
- ایجاد پویایی
- رشد اقتصادی
این فعالیت ها از حیث نحوه استقرار به دو گونه تقسیم می شود : فعالیت های رسمی یعنی فعالیت هایی که در مکان معین و به ثبت سیده جریان دارد و همچنین فعالیت های غیر رسمی که در مکان فیزیکی به ثبت رسیده انجام نمی شود بلکه در فضای عمومی شکل می گیرد.(Ward & travlou,2007 )
۱۹۸۷, gehl فضای شهری را ظرفی برای فعالیت های شهری شهروندان به حساب می آورند.او فعالیت های شهروندان را در حالت کلی به سه طیف مجزا تقسیم می کند:
*دسته اول فعالیت های ضروری و با اهمیت که تحت هر شرایطی اتفاق می افتند و ارتباط خاصی با ویژگی منحصر به فرد اجتماعی ندارند.نظیر رفتن به محل کار یا خرید یا انتظار در ایستگاه اتوبوس
*دسته دوم فعالیت های گزینشی و انتخابی که در شرایط مناسب و وضعیت دلخواه افراد ضرورت پیدا می کند.نظیر قدم زدن در فضای آزاد ،توقف و مکث در مکان های تفریحی
*دسته سوم فعالیت های اجتماعی هستند که بسته به ویژگی فضای شهری طیف گسترده ای از روابط متقابل افراد را در بر میگیرد،این فعالیت ها به دلیل تاثیر پذیری از سایر فعالیت ها و فضای اجتماعی ،فعالیت های نهایی نیز خوانده می شوند.شرایط خاص فضاها جهت نشستن ایستادن و خوردن و بازی کردن و…این فعالیت ها را تحت تاثیر خود قرار می دهند.فضاهای شهری فاقد جنبه های لازم جهت تقویت تعاملات اجتماعی تنها به مقدار کمی از این فعالیت ها امکان بروز می دهد.در مقابل فضاهایی که غنی از این ابعادند سطح بالایی از فعالیت های اجتماعی شکل می دهند.
بر این اساس پایانه نامه حاضر که درپی یافتن ارتباط میان کیفیت وشناخت فضاهای شهری و میزان ارتقاء امنیت زنان، در هر یک از فضاهای شهری است، دسته سوم از انواع فعالیت ها یعنی فعالیت های اجتماعی را مدنظر قرار داده و بدنبال آن با شناخت فضاهای شهری و عوامل موثر در ارتقای کیفیت آنها امکان بروز و افزایش تعاملات اجتماعی را که بخشی از فعالیت های اجتماعی یا نهایی است مورد ارزیابی قرار می دهد .
بحرینی ۱۳۸۳ماهیت و چگونگی فعالیت و رفتارهای شهروندان که در فضای شهری صورت میگیرد به طور کلی به دو عامل عمده نسبت می دهد :
*عامل فرهنگی
*عامل محیط
بنابراین می توان تاثیر فضاهای بازپیاده محور در میزان فعالیت های جمعی و تعاملات اجتماعی را به عامل محیط نسبت داد.
در رابطه با هدف ارتقای کیفیت محیط مصنوع شهرها ،در این میان خاصه فضاهای شهری نگاهی به نقطه نظرات کریستوفر الکساندر نیز ضروری به نظر می رسد.الکساندر (۱۹۷۷) فلسفه زیبایی در طبیعت را در مطابقت کامل ظرف با مظروف آن می داند،وی معتقد است که هر ظرفی به نسبتی که به این تطابق نائل آید یعنی به میزانی که در «آنچه هست» با آنچه که باید باشد قرابت بیشتری برقرار کند،زیباتر است.او این اندیشه را رمز ساختن در همه شئون و حوزه های آن می داند.در حیطه معماری اگر ظرف زندگی انسان باشد پس نیل به معماری خوب برای رسیدن به مکانهایی زنده و پویا ،شناخت زندگی است.رسیدن به چیزی که او از آن به عنوان کیفیت بی نام یاد می کند.
تیبالدز جذاب ترین مکانها را در بر دارنده تنوع فعالیت های شهروندان و ادغام کاربری ها را پدید آورنده محیط هایی ایمن و پویا می داند علت جذابیت و امنیت عرصه های عمومی برای شهروندان اینست که افراد مختلف را در زمان های متفاوت و برای اهداف گوناگون به خود بخواند اینکار نه تنها باعث افزایش تحرک و پویایی محیط بلکه امکان نظارت غیر رسمی بر عرصه های عمومی را نیز فراهم می سازد.به نظر او محیط انسانی آرام بخش محیطی است مرتبط با مقیاس انسان پیاده ،نه خودروهای شتابزده و سریع السیر.محصوریت فضاهای عمومی در شهرها دستیابی به مقیاس انسانی را آسانتر می کند ودر ایجاد حس امنیت و آسایش در شهروندان نیز بسیار مهم است. (تیبالدز ۱۹۹۲)
رفیعیان و سیفایی۸۴ دسترسی و مطلوبیت فضاهای عمومی شهرها را عاملی در جهت کاهش اثرات ناشی از رشد سریع شهری می دانند و به مطالعه ای اشاره میکنند که در آن تعداد ۱۵۰ پاسخگو از میان استفاده کنندگان فضای شهری مواردی نظیر امنیت ، پاکیزگی ،دسترسی و پیاده مداری فضاهای عمومی را مهمترین عامل کیفیت قلمداد نموده اند.
۲-۶) رویکرد برنامه ریزی کالبدی به امنیت محیط شهری