۳-۲-۱۷-۲ سیستم طبقه بندی آمبرژه
این طبقه بندی را بر اساس بارندگی و درجه حرارت در شهر لنگرودبه روش زیر محاسبه می کنیم
که در آن :
Q : ضریب آمبرژه یا ضریب بارندگی
P : میانگین بارندگی سالانه به میلیمتر
M : میانگین حداکثر درجه حرارت در گرمترین ماه سال (کلوین)
m: میانگین حداقل درجه حرارت در سردترین ماه سال (کلوین) می باشد.
بنابراین اقلیم شهر لنگروددر اقلیم نمای آمبرژه در منطقه خیلی مرطوب قرار می گیرد.
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
۳-۲-۱۸- منابع آب
شبکه آب های جاری در سطح شهرستان لنگرود جز حوضه های شرق گیلان است. ویژگی های آبدهی رودخانه های شهرستان لنگرود به شدت تحت تأثیر ویژگی های اقلیمی و توپوگرافی منطقه است. به نحوی که طول رودخانه کوتاه بوده و وسعت حوضه آبریز آنها چندان وسیع نیست. بارندگی به نسبت متوسط سالانه کشور بسیار زیاد بوده (بیش از ۱۰۰۰ میلی متر) و بیشتر به فصل پاییز تعلق دارد، حداکثر دبی نیز در مهرماه اندازه گیری شده است که نشانگر رژیم بارانی رودخانه های آن است.
به طور کلی رودخانه ها مهمترین منبع تأمین کننده آب موردنیاز کشاورزی محسوب می گردند که به عنوان عمده ترین بخش فعالیت اقتصادی و تأمین معاض ساکنین این شهرستان جایگاه بس مهم دارند، مهم ترین رودهایی که در این محدوده جریان دارند عبارتند از:
رودخانه شلمان رود، بارکیلی رود و لنگرود رودخانه که از میان این سه رود تنها لنگرود رودخان از داخل محدوده بافت قدیم و مرکز شهر عبور می کند. این رود از ارتفاعات ۵۰۰ متری جنوب لاهیجان در حوالی منطقه آهندان سرچشم می گیرد و دو شاخه تشکیل دهنده آن پس از حدود ۷ کیلومتر از این منطقه مسیر رودخانه، قوسی به طرف غرب می آید و با خمی بسیار بزرگ از لابلای جاده آستانه – لاهیجان در غرب شهر به نام «زالکی بر رودخان» عبور نموده، ولی از قطع جاده شمالی شهر لاهیجان به نام لنگرود رودخان در امتداد جنوب غرب- شمال شرقی جریان م ی یابد و در شمال لنگرود پس از عبور از پل قدیمی «انزلی محله» در مسی غربی شرقی از نقطه معروف به چمخاله عبور می نماید و در «رادار محله» وارد شلمان رود شده و به دریا می ریزد (اصلاح عربانی، ۱۳۸۰، ۱۷۹). طول این رودخانه ۵۴ کیلومتر بوده و دارای کمترین شیب می باشد (کمتر از ۱ درصد). این رودخانه به واسطه شیب اندک خود قدرت بالایی نداشته و به دلیل ورود فاضلاب های روستایی و شهری از لحاظ میکروبی به شدت آلوده است و بیشتر به یک زهکش طبیعی شباهت دارد (تحقیقات منابع آب، ۱۳۷۹، وزارت نیرو، ص۱۳۲).
وضعیت خاک:
به طور کلی خاکهای شهرستان لنگرود به دلیل جنس سنگ مادر، وفور، عناصر آبرفتی و بارش زیاد مطلوب بوده را میتوان به چهار دسته تقسیم بندی نمود.
۱) خاکهای کوهستانی
۲) خاکهای کوهپایه ای و دشتهای دامنه ای
۳) خاکهای دشت آبرفتی
۴) خاکهای دشت ساحلی
۱) خاکهای کوهستانی:
خاکهای کوهستانی کم عمق بوده و ضخامت ناچیزی دارند. از نظر زراعی به استثنای قطعات کوچک قابل توجه نیستند و در نقاط مرتفع به چشم میخورند. عموما در قلمرو جنگلها هستند. و چون روند تشکیل خاک در مقابل فرسایش بسیار به آهستگی صورت میگیرد. لذا اقدامات جدی در جهت تثبیت دامنه ها و حفاظت خاک در این مناطق ضروری است.
۲) خاکهای کوهپایه ای و دشتهای دامنه ای:
این خاکها در حاشیه ارتفاعات به صورت نواری در جنوب شهرستان لنگرود( از لیلا کوه تا کومله) کشیده شده اند و بین جلگه و کوهستان قرار دارند شیب این اراضی ملایم تا متوسط بوده( معمولا بین ۲ تا ۱۵ درصد) اغلب پستی و بلندی به صورت کم و بیش به چشم میخورد به همین دلیل در این خاکها قابلیت کشت چای و مرکبات افزایش یافته و در حال حاضر به این کشتها اختصاص یافته است. بالا بودن قابلیت زراعی خاکهای این منطقه موجب تراکم بیشتر جمعیت در این اراضی شده است. کیفیت درختان مرکبات پرشکوه در منطقه زبانزد است.
۳) خاکهای دشت آبرفتی:
خاکهای دشت آبرفتی حاصل فرایند رسوبگذاری مسیر قدیمیرودخانه بوده و دارای مواد آلی نسبتا مطلوبی است. خاک آن مسطح و دارای کمترین شیب بوده( حدود ۲٪) و در بعضی قسمتها اغلب گود و متشکل از مواد آبرفتی است، زهکشی طبیعی این خاکها به جزء در کناره رودخانه ها که کمیمرتفع ترند بسیار ضعیف است. بافت این خاکها سنگین بوده و اغلب زهدار میباشد، ویژگی خاص این آنها را جهت کشت برنج مناسب بوده احداث باغات در این اراضی بیشتر بر روی پشتهها و در حاشیه رودخانه هاست. اصولا زهاب زیاد در این اراضی باعث نقصان محصول برنج میگردد که برای بهره برداری صحیح از اراضی باید اقدام به ایجاد شبکه زهکشی (سطحی و عمقی) به منظور خارج نمودن هرز آب و جلوگیری از ماندابی شدن اراضی گردد و از آب آن در اراضی پایین دشت استفاده به عمل آید. این خاکها بیشترین گسترش را در شهرستان لنگرود دارند.
۴) خاکهای دشت ساحلی:
این خاکها به صورت نواری در حاشیه دریا کشیده شده اند. شیب این خاکها کم و اغلب شامل ماسههای ساحلی است. از لحاظ پروفیلی بافت این خاکها تکامل نیافته و درصد رس در آنها بسیار جزئی است این خاکها به دلیل عقب نشینی مکرر دریا برای کشاورزی چندان مناسب نبوده مگر در بعضی نقاط آن به کشت برنج و باغات اختصاص دارد. گیاهان عمده این تیپ شامل گونههای توسکا، انار وحشی و تبریزی بوده و گیاهان بوته ای همچون تمشک و هندوانه وجود دارد. ( بنیاد مسکن، ۱۳۷۸، ص ۵۱ و ۵۲)
- جغرافیای تاریخی شهر لنگرود
ساختار فضایی – کالبدی هر شهر به گذشته آن و عوامل و حوادثی مربوط می شود که شرایط محیط را در طول زمان برای ایجاد و برقراری آن به وجود آورده است. در این جهت مروری بر ادوار تاریخی و مقایسهای از تاریخ و گذشته و عوامل مختلف که از نظر هنری و فرهنگی محیط را سازمان داده و بر فضای کالبدی آن در روند گسترش و توسعه تأثیر داشته است، می تواند روشنگر چگونگی سازمان و ترکیب ساختمان شهر در شرایط کنونی باشد.
هر اندازه سابقه تاریخی و گذشته شهری غنی تر و حوادثی که در آن اتفاق افتاده پربارتر یاشد به یقین مرور و گذشت از ادوار آن هم نیازمند تأمل و تعمق بیشتری خواهد بود. شهرهای زیادی هستند که با وجود سابقه کهن، رویدادهایی که محیط را چندان تحت تأثیر قرار داده باشند درآنها رخ نداده است. لذا مطالعه تاریخی آثار باقیمانده و گذشته چنین شهرهایی نیزگذارتر وسهل تر خواهد بود (هدایت، ۱۳۸۰، ص۱۱۲). با وجود این آثار شهرنشینی پراکنده ونسبتاً اندک در لنگرود، بیانگر وجود تمدن گسترده تر شهری دردوره های طولانی در این شهر می باشد. لنگرود در دوازده کیلومتری شمال شرقی لاهیجان و ده کیلومتری مغرب و شمال غربی رودسرقرار دارد. با نام لنگرود اولین بار درسال پانصد و دوازده هجری، زمان مرگ سلطان محمدبن ملک شاه فرامرز- بن مردانشاه لنگرودی که از زندان خارج شد، و به کمک علاء الدوله علی مازندرانی از اصفهان به طبرستان واز آنجا به لنگرود مراجعت نمودآشنا می شویم.
لنگرودیا «لنگاب رود» در سال هزار و سیصد و هشت هجری شمسی از لاهیجان جدا شد و با روستاهای تابعه به صورت شهرستان مستقلی درآمد. به دودلیل این شهر را لنگرود گفته اند : اول اینکه لنگرود درابتدا لنگرگاه بوده است ودوم آنکه لنگرود نام رودخانه ایست در جوار شهر که به دریای خزر می ریزد (میرزایی راد، ۱۳۸۱، ۳۸).
لنگرود در روزگاران پیشین دریا بوده و در زمان آخرین شاه هخامنشی از جمله یکصد و بیست و هفت ولایتی می باشد که خشک شده است. لنگرود در زمان سلاطین «کیا»که هم عصر صفویه بودند، به صورت قصبه ای معمور بود، که یک محله به نام «راه پشته» داشت و بعداً توسعه یافته و شهری بزرگ شد. سرزمین گیلان قبل از دوره صفویه به دو منطقه بیه پیش و بیه پس تقسیم می شد. لنگرود و نواحی شرق گیلان با مرکزین لاهیجان شامل ناحیه بیه پیش می شدند.
در دوره صفویه که هم عصر با حکومت کیانیان در این منطقه بود، شهر لنگرود با توجهاتی که شاه عباس بدان معطوف نمود رونق می گیرد و گسترش شهر در دو طرف رودخانه و در محل برخورد جاده شاهی(شاه عباسی) با رودخانه شکل می گیرد ودرضلع شرقی آن واحدهای تجاری و مسکونی تجار ایجاد می شود. برای ارتباط با طرف دیگر رودخانه یک پل آجری که دارای جلوه های با ارزش تاریخی و معماری است ایجاد می گردد. این پل امروزه نیز مستحکم و پابرجا و محل تردد ساکنین محلات دو طرف رودخانه میباشد. در این دوره راه پشته به عنوان هسته مرکز شهر دارای اهمیت فرهنگی و مذهبی وسکونتی داشته و بافت آن از یک مسجد، حسینیه، حوزه علمیه و ۲ حمام و واحدهای مسکونی تشکیل می شده است. فضاهای تجاری و داد و ستد شهر بیشتر در ضلع شرقی رودخانه و در جوار مرقد (آقا سید حسین) شکل گرفت وبرخی مناطق همجوار آن اختصاص به فضاهای مسکونی تجار و بازاریان و محل حکومتی گردید.
در دوره بعد از صفویه و در زمان رخنه افغان ها به ایران، گیلان به دست روس ها اشغال شد و لنگرود به مانند دیگر شهرهای کشور از رشد و توسعه باز ماند. اما بعد از فروپاشی حکومت افاغنه و روی کار آمدن افشاریه، نادرشاه به لنگرود توجهی خاص نمود بطوری که به واسطه عبور رودخانه پرآب درآن محل ساخت کشتی و لنگرگاه مخصوص نیروی دریایی شمال در این زمان گردید. ایجاد گمرک خانه و لنگرکاه در جوار بازار وحاشیه رودخانه باعث گردید تا لنگرود محل تردد قایق های تجاری و روابط اقتصادی این قسمت از منطقه با مناطق و شهرهای مازندران و گیلان شود. در این دوره جدای از لنگرگاه و گمرک خانه، فضاها تجاری و مسکونی جدید نیز بنا گردید و لنگرود کم کم از حالت قسبه ای بوددن خود در آمد و بعنوان شهر رشد یافت. مجموعه خان نشینی دریابیگی که در محل راه پشته قرار دارد از جمله آثار بازمانده تاریخی این دوره محسوب می شود. دراین مقطع زمانی، شهردر امتداد توسعه دوره صفویه رشد کرد و محلات جدید انزلی محله ودرب مسجد به وجود آمد. از زمان افشاریه تا دوره قاجاریه شهر رشد چشمگیری نیافت.
با روی کار آمدن قاجاریه و به خصوص دوره حکومت فتحعلی شاه، لنگرود مجدداً حیات خود را باز یافت در این دوره محلات قدیمی رشد کردند و محلات جدید نیز پای گرفتند به خصوص محله فشکالی که مقرحکومت محسوب می شد، از رونق ویژه ای برخوردار شد. از آثار به جا مانده این دوره مجموعه مسکونی منجم باشی است که وی از جانب فتحعلی شاه والی منطقه لنگرود شد. آثار این مجموعه هنوز باقی است (کهنسال، ۱۳۸۱، ۲۷).
در حد فاصل صفویه تا قاجاریه سیاحان و جهانگردان بسیاری از این منطقه گذر کرده اند و در یادداشتهای خود از لنگرود و شکل و سیمای آن یاد کرده اند. «ابوت» در ۱۲۵۹ هجری قمری می گوید:
«لنگرود ده بزرگ یا قصبه ای است که در دوطرف رودخانه ساخته شده است. آب رودخانه ی لنگرود بسیار کند حرکت می کند. آبادی لنگرود در ۸ میلی دریاست. و می گویند که آب دریا، چند سال یکبار اینجا را فرا می گیرد ولی فعلاً سی سال گذشته که آب دریا به این شهر نیامده است. »
و «ملکونف» در ۱۲۷۷ می نویسد:
لنگرود در زمینی پست و باتلاقی… نخست در کنار دریا و لنگرگاه بود و به این مناسبت نام شهر به وجود آمده است. آب و هوای لنگرود گرم و ناسالم است و اما «ه. ل رابینو» مولف صاحب نظر کتاب «گیلان – ولایات دالمرز ایران» درباره ی لنگرود می نویسد:
«به سبب وجود رودخانه و مناظر این رود، شهر لنگرود از دلرباترین شهرهایی است که در ایران شناختهایم.»
رودخانه ی لنگرود که روزگاری پر آب بود و پربرکت، شهر را به دو بخش شرقی و غربی تقسیم می کند و محله های لنگرود، بر ساحل راست وچپ رودخانه، در دو بخش به هم پیوسته قرار دارند. رابینو که بین سال های ۱۹۱۲-۱۹۰۶ لنگرود را دیده است، می نویسد که: «این شهرمانندرشت و لاهیجان دفعات بسیاری به سبب حریق ویران گردیده است. لنگرود دارای هشت محله است که ۱۰۰۰ خانه دارد، ۲۰۰ خانه سفالی، بقیه گالی پوشی، بسیاری از خانه ها دور از هم قرار دارند و باغ و حیاط آنها مانند انزلی با پرچین هایی از نی (Lowle) محدود شده است. محله ثروتمند آنجا شبیه رشت است. این شهر دارای ۴۵۰ دکان و دو انبار نفت، شش موسسه خشک کردن پیله، نه حمام، بازاری تازه با شصت دکان در دست ساختمان، هشت مسجد، نه زیارتگاه و نزدیک ۵۰۰۰ نفر جمعیت است. . . ».
نه تنها ارقام و آماررابینو ازسال ها پیش، کاستی ها و فزونی هایی گرفته، بلکه ازآغاز سلطنت رضاخان -۱۳۰۰ شمسی- تا شهریور ۱۳۲۰ و از آن پس تا امروزدگرگونی های زیادی درهمه ی زمینه های جغرافیای تاریخی لنگرودپدیدآمده است (طاهری، ۱۳۷۵، ص۲۷۲).
در مورد محله های لنگرود در دوره ناصرالدین شاه، ملگونف چنین آنها را بر می شمارد، لنگرود به محلههای زیر تقسیم می شود:
محله فیشکلی: مسجد و بقعه آقا سید حسین آنجاست و نزدیک مسجد، مدرسه است، محله راه پشته با مسجد ویران شده و تکیه، کسگر محله، کی کلایه و انزلی محله، کاروانسرا در شهر.
مکنزی شرایط و موقعیت بندر لنگرود را چنین توصیف می کند: «سالیانه دو یا سه کشتی روسی نفت و میوه میآورند و در بندری که در دو فرسنگی شهر لنگرود است لنگر می اندازد. نفت، نمک، برنج را به وسیله کرجی هایی که روی رودخانه دیده می شوند می آورند. فلزات و ظروف سفالین و پارچه و سایر لوازم از سوریه به ارزش ۲۳۲۵۰ فرانک بوده وارد می شوند و ماهی دودی و ماهی شور را برای مصرف محلی از انزلی وارد میکنند». صادرات از لنگرود به روسیه شامل چوب، زغال چوب، برنج و سایر محصولات غذایی به ارزش ۲۲۷۹۷۵ فرانک برآورد شده که نشان می دهد ارزش صادرات این منطقه بیشتر از واردات آن بوده است (کهنسال، ۱۳۸۱، ص۳۷).